GAME.SH

نقد برسی بازی های روز کلی مطالب جالب.....

GAME.SH

نقد برسی بازی های روز کلی مطالب جالب.....

جام ابرقهرمانان – یک هشتم نهایی (آیرون من vs بتمن)

به نام خدا. امروز آخرین بازی از مرحله یک هشتم برگزار خواهد شد! جایی که خفاش معروف با مرد آهنین مبارزه خواهند کرد! شاید پیشبینی خیلی ها پیروزی بتمن باشد اما آیرون من را دست کم نگیرید! خب بتمن یا همان بروس وین، میلیاردر معروف گاتهام، یک لباس شبیه خفاش بر تن میکند و جلوی جرم و جنایت را می گیرد. در سوی دیگر میدان، تونی استارک نیز ثروتی مثل بتمن دارد و مانند او از سلاح های ماشینی استفاده میکند. بتمن در این مسابقه، از موتور معروفش (بت پاد) استفاده میکند اما مجاز به استفاده از هواپیمایش نیست! آیرون من هم که یک زره دارد که از هزار تا بت پاد هم پیشرفته تر است! شاید بشود اسم این مسابقه را “جنگ ماشین ها” گذاشت! مبارزه آغاز میشود! کمربند هایتان را ببندید!
بتمن
بوووووم! اولین حمله توسط آیرون من انجام میشود. یک اشعه شلیک میشود. بتمن دستگاه طناب اندازش را بیرون می آورد یک طناب به سقف می زند و پرواز میکند. آیرون من یک اشعه دیگر شلیک میکند. اینبار اشعه به بتمن برخورد میکند و بتمن سقوط میکند. در حین سقوط، آیرون من از جا می پرد و پروازکنان بسوی بتمن هجوم میبرد. آیرون من در هوا ضربه سنگینی به بتمن وارد میکند و بتمن به گوشه ای پرتاب میشود. بتمن سریعا از جایش بلند میشود و آیرون من دومرتبه حمله میکند…
بتمن
آیرون من یک مشت به بتمن می زند. بتمن دستش را بالا می آورد و مشت آیرون من را مهار میکند. آیرون من با زانویش یک ضربه به شکم بتمن می زند و بتمن به زمین می افتد. آیرون من پایش را بالا می آورد و با قدرت پایین می آورد. بتمن کنار می رود و پای آیرون من به زمین می خورد. بتمن بلند میشود و یک طناب می اندازند و به هوا می رود و روی بالکن یکی از ساختمان ها فرود می آید. آیرون من یک اشعه می فرستد و بالکن فرو می ریزد. بتمن می پرد و به سمت آیرون من هجوم میبرد. آیرون من هم به هوا می پرد و به بتمن حمله میکند…
آیرون من
اینبار بتمن یک ضربه به آیرون من می زند و به زمین می رسد. بتمن می دود و بت پاد را در کنار خیابان پیدا میکند و سوارش میشود. بت پاد را می چرخاند و به آیرون من شلیک میکند. تیر به آیرون من برخورد میکند و آیرون من به زمین می خورد. بتمن گازش را می گیرد و با نهایت سرعت به سمت آیرون من می رود. آیرون من بلند میشود و یک اشعه شلیک میکند. بتمن فرمان بت پاد را می چرخاند و جاخالی میدهد. بتمن دو تیغ بیرون می آورد و پرتاب میکند. تیغ ها به بازوی چپ آیرون من برخورد میکنند و بازوی آهنی جرقه میزند و از کار می افتد. آیرون من حواسش پرت میشود و بتمن تمام انرژی بت پاد را جمع میکند و یک شلیک غول آسا میکند. اشعه شلیک میشود و بتمن ۱۰ تیغ دیگر هم پرتاب میکند. اشعه به سینه آیرون من برخورد میکند… و صدای جرقه می آید… گویا زره آیرون من از کار افتاده است… تیغ ها بسرعت می آیند… و در کسری از ثانیه زره، و بعد قلب آیرون من را سوراخ میکنند… آیرون من روی زمین می افتد… بتمن که صورتش از ضربات آیرون من خون آلود شده، خسته و از پا افتاده، محیط مسابقه را ترک میکند.

جام ابرقهرمانان – یک چهارم نهایی (فلش vs اسپایدى)

جام ابرقهرمانان – یک چهارم نهایی (فلش vs اسپایدى)

  Super Hero Cup

Flash VS Spiderman

ویژژژژژ! فلش با سرعت صاعقه از کنار اسپایدى می گذرد. باد ناشی از سرعت فلش، اسپایدى را چند قدم عقب می برد. فلش چند متر دیگر حرکت می کند و می ایستد. اسپایدى دستهایش را بالا می آورد و نشانه می گیرد. تار هایش را شلیک میکند. فلش سریعا متوجه میشود و جاخالی میدهد. تار ها از کنارش می گذرند و به زمین می افتند. فلش سرش را بر می گرداند و اسپایدى را می بیند که به یک جایی تار زده و پروازکنان بسمتش می آید. اسپایدى پایش را بالا می آورد و یک ضربه محکم می زند و فلش را نقش زمین میکند. فلش بسرعت از جا بلند میشود و با سرعت باد فرار میکند.

اسپایدى پشت سر هم گلوله شلیک میکند و فلش هم اینطرف و آنطرف میرود و تیرها را دور می زند. فلش بر می گردد و بصورت دایره ای و با سرعتی سرسام آور دور اسپایدى می چرخد و گرد و خاک بلند میکند.

اسپایدى چیزی نمی بیند. در یک لحظه، یک مشت سنگین را روی صورتش احساس میکند. او هنوز چیزی نمی بیند اما یک مشت به جایی می زند که از آنجا ضربه خورد. اما مشتش فقط به هوا می خورد! حس عنکبوتی بکمکش می آید و خطر را در پشت سرش احساس میکند. سریعا بر می گردد و دستش را بالا می آورد. یک مشت را احساس میکند که به دستش برخورد کرده. اسپایدى مشت فلش را محکم می گیرد و با دست دیگرش یک ضربه به شکم فلش می زند. اسپایدى دیگر دست فلش را حس نمی کند. فلش دومرتبه چرخیدن بدور اسپایدى را آغاز کرده. گرد و خاک خیلی بیشتر شده. اسپایدى فضای اطرافش را در نظر می گیرد و پشت سر هم تار می اندازد و چرخد. همینطور به محیط تار می اندازد اما به فلش نمی چسبد. تا اینکه ناگهان روی یکی از تار هایش احساس سنگینی میکند. فلش به تار چسبیده است! با نهایت قدرت تار را می گیرد و نمی گذارد فلش بدود. اگر بتواند جلوی حرکت فلش را بگیرد، گرد و خاک ها هم تمام میشود و میتواند ببیند. فلش سرعتش را بیشتر میکند و اینبار بصورت مستقیم می دود. قدرت فلش بیشتر از اسپایدى است و اسپایدى را به همراه تار از جا می کند. اسپایدى تار را گرفته. اسپایدى یک تار دیگر می اندازد و این یکی هم به فلش می چسبد. چند تار دیگر هم می اندازد. سرعت فلش کمتر شده است.

اسپایدى یاد آن روزی می افتد که توانست جلوی حرکت قطار را بگیرد (فیلم مرد عنکبوتی ٢) . فریادی می کشد و پاهایش را محکم نگه می دارد. چند تار دیگر می اندازد. دسته تار ها را محکم می گیرد و می کشد. سرعت فلش کمتر و کمتر میشود. تا اینکه متوقف میشود و روی زمین می افتد. اسپایدی هم که ناگهانی متوقف شده، چندمتر جلوتر پرت میشود. سریع بلند میشود و بسمت فلش گلوله شلیک میکند. گلوله ها به فلش برخورد میکنند. فلش دوباره همان فکر بکر را که در مبارزه با بیباک به ذهنش رسیده بود را میخواهد اجرا کند. بسرعت یک پنجره به زمان عقب باز می کند و پایش را داخل می گذارد. اما… به بیرون کشیده میشود! اسپایدى بسمت فلش تار انداخته و او را از دهانه دروازه بیرون می کشد… فلش سعی دارد فرار کند اما اسپایدى تار را بسمت خودش می کشد… فلش روی زمین می افتد و بسمت اسپایدى کشیده میشود… اسپایدى فلش را از زمین بلند میکند و یک ضربه به سرش می زند. فلش که از دهانش خون بیرون آمده، یک مشت روانه اسپایدى میکند اما اسپایدى سرش را کج می کند و مشت از کنار سرش رد میشود. اسپایدی سریعا خودش را به پشت فلش می رساند و دستش را به دور گردنش گره میکند… اسپایدى فلش را از زمین بلند میکند تا پاهایش به زمین نرسد و فرار نکند… فشار دست هایش را بیشتر میکند… و با حداکثر قدرت… گردن فلش را می شکند… تقلا های فلش کمتر میشود… و روی زمین می افتد… اسپایدى هم از شدت خستگی روی زمین می افتد… ماسکش پاره پاره شده و خون صورتش را فرا گرفته. قسمت هایی از لباسش هم پاره شده است… به یک درمان اساسی احتیاج دارد!… باید تا مسابقه با برنده بازی ددپول و وندروومن آماده باشد! به نظر شما حریف اسپایدى در نیمه نهایی کیست؟!

لیگ عدالت قهرمانان قسمت1 :آواتار آنگ علیه مردآهنی

لیگ عدالت قهرمانان قسمت1 :آواتار آنگ علیه مردآهنی




سلام از این به بعد قرار است که مبارزه قهرمانان را با یک دیگر را برای شما عزیزان قرار دهیم. نترسید ساخته ی خودم هستم

و در پایان هم نشان می دهد که قهرمان برتر کیست؟

خب بریم سر مبارزه:


آواتار آنگ می آید او ابتدا از مرد آهنی خواهش می کند که بارزه نکند و مرد آهنی هم که با جدیدترین زره اش یعنی شماره ی 78 آمده بود گفت:من دلیلی برای مبارزه نمی بینم ولی متاسفانه مجبورم.


ابتدا مردآهنی موشکی اتم به طرف آنگ پرتاب می کند و آنگ آن را از وسط نابود می کند.



آنگ می گوید همه ی زورت همین بود؟

مرد آهنی که آشفته حال شده بود پرواز کرد آنگ گیج شده بود و نمی دانست که تونی چه کاری می خواهد انجام دهد؟




مرد آهنی در هنگام پرواز خود دست کش هایش را کویان تومی کرد و زربه سختی به آنگ وارد کرد. آنگ بد جور زخمی شده بود.



آنگ هم زمینی را که مردآهنی روی آن وایساده بود را به گودالی پر از تیغ های سمی تبدیل کرد.

مرد آهنی قبل از اینکه در آن بیفتد پرواز کرد. آنگ که دید چاره ای ندارد  تکه های یخ برنده ای به سوی مرد آهنی پرتاب کرد.


مرد آهنی این بار برعکس همیشه حسابی جراحت پیداکرد و آنگ که دید فرصت مناسبی است آتشفشانی که در آن نزدیکی 

ها بود را فعال کرد و قسمت محافظ زره ی مرد آهنی از کار افتاد.



این بار تونی دیوانه شده بود و از راه قلبش تیری نفس گیر به آنگ زد آنگ به شدت مجروب شده بود مرآهنی تصمیم گرفت که اوضاع را خراب تر کند.

او رفت و عشق آنگ یعنی(کاتارا) را گروگان گرفت آنگ که دیگر صبر و مهربانی اش با گرفتن کاتارا به اتمام رسید قدرت کل آواتار ها را جذب خودش کرد و به قدرتی فوق بشری دست یافت . مردآهنی حالت آواتاری شدن آنگ به این موضوع پی برد که در این مبارزه بازنده است






آواتار گفت :حالا وقت این رسیده که تو بالا ترین تقاص را پس دهی.


او تمام عنصر هارا را به سوی مرد آهنی هجوم آورد و چیزی نمانده بود که مردآهنی نابود شود تا اینکه یک دفعه ای...





یک هوهی آبی تونی را به سویی دیگر کشید آنگ با تعجب نگاه کرد که کاتارا این کار را کرده.


آنگ از حالت آواتاری در آمد و گفت: چرا این کارا کرده ای؟

کاتارا گفت:تو نباید برای زندگی من زندگی فرد دیگری را بگیری.

به این ترتیب مردآهنی زنده ماند و آنگ و کاتارا هم تا ابد باهم با خوبی خوشی زندگی کردند.



برنده:آواتار آنگ




سلام از این به بعد قرار است که مبارزه قهرمانان را با یک دیگر را برای شما عزیزان قرار دهیم. نترسید ساخته ی خودم هستم

و در پایان هم نشان می دهد که قهرمان برتر کیست؟

خب بریم سر مبارزه:


آواتار آنگ می آید او ابتدا از مرد آهنی خواهش می کند که بارزه نکند و مرد آهنی هم که با جدیدترین زره اش یعنی شماره ی 78 آمده بود گفت:من دلیلی برای مبارزه نمی بینم ولی متاسفانه مجبورم.


ابتدا مردآهنی موشکی اتم به طرف آنگ پرتاب می کند و آنگ آن را از وسط نابود می کند.



آنگ می گوید همه ی زورت همین بود؟

مرد آهنی که آشفته حال شده بود پرواز کرد آنگ گیج شده بود و نمی دانست که تونی چه کاری می خواهد انجام دهد؟




مرد آهنی در هنگام پرواز خود دست کش هایش را کویان تومی کرد و زربه سختی به آنگ وارد کرد. آنگ بد جور زخمی شده بود.



آنگ هم زمینی را که مردآهنی روی آن وایساده بود را به گودالی پر از تیغ های سمی تبدیل کرد.

مرد آهنی قبل از اینکه در آن بیفتد پرواز کرد. آنگ که دید چاره ای ندارد  تکه های یخ برنده ای به سوی مرد آهنی پرتاب کرد.


مرد آهنی این بار برعکس همیشه حسابی جراحت پیداکرد و آنگ که دید فرصت مناسبی است آتشفشانی که در آن نزدیکی 

ها بود را فعال کرد و قسمت محافظ زره ی مرد آهنی از کار افتاد.



این بار تونی دیوانه شده بود و از راه قلبش تیری نفس گیر به آنگ زد آنگ به شدت مجروب شده بود مرآهنی تصمیم گرفت که اوضاع را خراب تر کند.

او رفت و عشق آنگ یعنی(کاتارا) را گروگان گرفت آنگ که دیگر صبر و مهربانی اش با گرفتن کاتارا به اتمام رسید قدرت کل آواتار ها را جذب خودش کرد و به قدرتی فوق بشری دست یافت . مردآهنی حالت آواتاری شدن آنگ به این موضوع پی برد که در این مبارزه بازنده است






آواتار گفت :حالا وقت این رسیده که تو بالا ترین تقاص را پس دهی.


او تمام عنصر هارا را به سوی مرد آهنی هجوم آورد و چیزی نمانده بود که مردآهنی نابود شود تا اینکه یک دفعه ای...





یک هوهی آبی تونی را به سویی دیگر کشید آنگ با تعجب نگاه کرد که کاتارا این کار را کرده.


آنگ از حالت آواتاری در آمد و گفت: چرا این کارا کرده ای؟

کاتارا گفت:تو نباید برای زندگی من زندگی فرد دیگری را بگیری.

به این ترتیب مردآهنی زنده ماند و آنگ و کاتارا هم تا ابد باهم با خوبی خوشی زندگی کردند.



برنده:آواتار آنگ